۱۳۸۷ مهر ۴, پنجشنبه


آن دیو که در زیر درختی بنشسته
بر دوش عبا و به سر عمامه ببسته
آن عامل ویرانی یو بیماری ایران
باعث ستمو زاری ایران
او اوج ستمکاری یو تازی منشان بود
بر ملت ایران ظلمات خفقان بود
آن دیو که یک شبه شد رهبر امت
دیدی که سواری گرفت از بر ملت
نفرین به امامی که پی جستن نام است
لعنت به سر گور حج امامت
آن پیر ستم پیشه بیمار روانی
آواره بکرد ملت ویرانه جهانی
در مکتب او بود جها راه سعادت
نفرین به تو و مکتب منفور شهادت
در بند تو شد ملت بیچاره ایران
زندان اوین پر شد از انبوه جوانان
هر کس که به ازادی سخن بر لب خود راند
یا اینکه به کاغذ رهایی قلمی راند
در زیر شکنجه تن جان را به خدا داد
یا سینه به اهریمن و جلاد زمان داد
جلاد زیاد است
جلاد زیاد است
ولی در ره بیداد خلخالیه دیوانه کجا میرود از یاد
تا زانویه او خون بزرگان و دلیران
نفرین به تو ای قاتل بی شرم جوانان
خون های فراوان زند از دست تو فریاد
نفرین به سر و ریش تو دیوانه جلاد
بعد از ستم صادق خلخالی بد کار
اینک سر احمدی نزاد گشته پدیدار
رویش بکند یاد ز به بوزینه و چیتا
البته که بوزینه ببخشد سخنم را
این جوجه بسیجیه بد اندیش و بد ریخت
با جنگ و ترور پایه این گیتی به هم ریخت
اندیشه او حیله و جادوی ولایت
عمق سخنش حرف جهاد است و شهادت
گفتا که به خواب گفته به او حضرت مولا
آیین من از بمب اتم بوده مهیا
پس جای درخت و بوته و شاخه گلها
باید که اورانیوم شود زراعت ما
همراه نماز و روزه و ذکر مصیبت
با قدرت هسته ای رسیم به اوج عظت
در شب تولد ضعیفانو یتیمان
باید که گزاری کیک زرد بر سفره هاشان
ای وای از این شام و از این روز سیاهی
ای وای از این شام و از این روز سیاهی
نفرین به چنین حاکم بوزینه نمایی
هر جان که گرفتی تو از این ملت نا کام
هر جان که گرفتی تو از این ملت نا کام
گفتی که همه بوده به فرموده اسلام
نفرین خدا بر تو نماینده اسلام
بر ریشه و بر پایه و بر مکتب اسلام
هر کس که کنون جامع بیداری بپوشد
یا در ره آزادی و آبادی بکوشد
یک قطره باران رهایی که ببارد
بر میهن ما نور طلایی که بتابد
دانشجو اگر نامی ز آزادی بیارد
یا اینکه کشاورز گل آبادی بکارد
شمشیر علی گیرد از او جان عزیزش
یا اینکه علی خامنه ای یارو رفیقش
قانون تو قران و دو سه تازی رییس ت
غداره کش قافله زن یار عزیزت
شمشیر دو سر آیین پلیدت
نفرین به تو و دین توو سنبل دینت
میهن شده از فقر و ستم خانه بیداد
میهن شده از فقر و ستم خانه بیداد
هر گوشه جوانان وطن خسته هو معتاد
در محفل این شیخ عرب گرگ بیابان
ابزارو ترب گشته زن و دختر ایران
از نقره گرانتر شده قیمت هر نان
ارزان تر از ان بوده فقط جان جوانان
ارزان تر از ان بوده فقط جان جوانان
با این همه زجرو خاری و خفت مردم
در جیب فلستینی بشد حقوق مردم
از کودک ایرانی گرفت نان شبش را
تا شیخک لبنانی کشد عربده اش را
بر میهن ما جای شکوه و مهر یزدان
مالیده شده نام حماسو نام لبنان
آن پرچم ایرانیو آن نقشو نگارش
خورشید فروزنده و آن شیر ژیانش
گردید کنون پرچم بی فروغ الله
با چهره انکبوتیو دشنه مولا
نفرین به این بیدقو هرچه آیت الله
بر خاتمی و هاشمی یو هر آنچه مولا
نفرین به تو ای حکم شهر وحشتو الله
بر گنبد و بر گور امام رحمتو الله
افسوس که این میهن ما یاری ندارد
افسوس که این میهن ما یاری ندارد
کس با این نفس خسته ما کاری ندارد
ایران شده ویرانه و غمخوار ندارد
ملت شده درمانده سر دار ندارد
گویی که کسی جایی در این لانه ندارد
در قلب و دلش مهری به این خانه ندارد
نفرین به زبانی که ز آزادی نگوید
این لکه بیگانه ز ایرانی نشوید
افسوس که این میهن ما یاری ندارد
کس با این نفس خسته ما کاری ندارد
ایران شده ویرانه و غمخوار ندارد
ملت شده درمانده سر دار ندارد
گویی که کسی جایی در این لانه ندارد
در قلب و دلش مهری به این خانه ندارد
نفرین به زبانی که ز آزادی نگوید
این لکه بیگانه ز ایرانی نشوید
نشوید

Posted by ارسال شده توسط سیاوش مبارز در ۳:۰۳

 

2 نظرات:

ناشناس گفت...

اول از همه تبریک بابت ساخت وبلاگ دوم اینکه با حر فات کاملا مواوقم.
پاینده ایران آزاد و آباد

fadayemam گفت...

سلام بر اساس امر بانک مرکزی نرخ تورّم به بیشتر از ۲۰ درصد رسیده. این یعنی حقوق‌ها باید ۲۰ درصد بیشتر بشوند. همه میگویند بسیجیها بهترین حقوق و مزایا را دارند. ما که ندیدیم. نون برای ما هم گران شده. همه چیز برای ما هم گران شده. در یک بلاگ خواندم که ماها بهترین حقوق هارا میگیریم و نرخ تورّم به ما اثر نخواهد داشت.والله به امام قسم اگر این واقعیت داشته باشد.فقط همین را می‌خواستم بگویم.

 
>